آرشا مامانی

آرشا من این بار کرج اومدیم اما یک کم بد شانسی اوردیم اول که ختنه به تعویق اوفتاد بعدم در حالی که شنبه ساعت 6/5وقت دکتر داشتی اما کنسل شد وتنها یک متخصص بود که تو کرج بود اونم که کنسل شد و آدرس یه مطب تو تهران را گیر آوردم برا فردا ساعت 3 وقت داد باز خوشحالی ساعتی طول نکشید چون بارش برف شروع شد بالاخره با هزار مکافات رفتیم بعد از آزمایشات دکتر خوشحالمون کرد وشب با گرفتن کیک و یه مهمونی هم سلامتی و هم ختنه شدن پسرم را جشن گرفتیم. البته پسرم یک کم حال ندار و خسته بود ...

هی می کشم خمیازه                             آخ دهنم خسته شد دست و پاهام شل شدن                          چشام چرا بسته شد ...

                ...

کرج که بودیم آرشا جان به قول معروف چشم وگوشش باز شد البته خاله خانومشم بی تقصیر نبود . اخه این چه طرز خواب کردن بچه است؟ بعد با این کاراش پسملی را انداخته جون مامانی که منو مثل خاله ام بخوابون.   ...

یادم رفت بگم که کرج که بودیم سرما خوردی الان با گذشت 10 روز هنوز سرفه داری نمی دونم چه کار کنم می ترسم بریم دکتر همین جور دارو خورت کنن یا داروهایی که داری ادامه بدم؟ اینم عکس پسملی وقتی مریض بود ...

سلام پسرم اولین شب یلدات مبارک امسال زمستونم با وجود تو برا ما بهاره فردا تو اولین تغییر فصل را تجربه می کنی امیدوارم سالیان سال زنده باشی ...

...

امروز رفتیم برا واکسن دو ماهگی پسملی .خدا را شکر پسملی داره قوی میشه قد : 59 وزن: 6700  

عزیز عزیز جون من                       چراغ چشمون من کی شوی مهمون من                       جارو کنم راه تو     خار نره تو پای تو ...

...